روحانیون گاهی نیاز به روایاتی دارند که هم مختص قشر خودشان باشد هم قدری راه را برای قعالیت های بیشتر برایشان مشخص کند، روایت های پیامبر خطاب به ابوذر از این دسته اند.
روایات و احادیث همیشه سازده بودند و نقش عمده ای در ساخته شدن جان ها و وجدان های بیدار داشتند، اما با توجه به این مساله که همواره طلاب نقش بسزایی در نشر این احادیث داشته اند، نیاز شدید داریم مبنی بر اینکه سراغ احادیثی را بگیریم که توصیه هایش توصیه های طلبگی است.
هر چند بسیاری از روایات که نه ، همه روایات این خصوصیت را دارند و برای طلاب سازنده و دگرگون کننده اند، اما بعضی روایات در همان نگاه اول مختص این گروه از بندگان خداست که دغدغه هایشان هدایت بشریت است.
روایات پیامبر به ابوذر
معمولا اساتید اخلاق میگویند توصیه های پیامبر به ابوذر گویی برای طلاب و روحانیون وارد شده است، توصیه هایی که به روزند و گویی که برای عصر ما گفته شده است.البته همه روایت های موجود در کتب روایی برای طلاب امروزی خوب و نیکوست، اما برخی روایت ها به طور خاص برای این قشر گفته شده است.
ابوذر که بود
ابوذر پیش از رسالت پیامبر از پرستش بت ها دست کشید، ابوذر خود گفته است؛ من سه سال پیش از آنکه به حضور رسول خدا(ص) برسم نماز می خواندم و در علت بی اعتقادیش به «فلس»، بت قبیله، گفته اند که روزی دید که سگ قبیله، خود را به کنار «فلس» رسانده و بت را آلوده نمود در حالی که بت از خود هیچ واکنشی نشان نداد.
به هر صورت آنقدر ابوذر تشنه معرفت بود که وقتی که به ابوذر خبر رسید که مردی در مکه مبعوث شده و می گوید که پیامبر خدای یکتاست روح دردمند و جستجوگرش بی صبرانه بدنبال دست یابی به واقعیت امید می بندد. برادرش اُنیس که خبر از دعوت جدید پیامبر (ص) را آورده، می گوید او مردی است که راست می گوید در حالی که قریش برایش چهره عبوس کرده اند.
بدنبال این خبر ابوذر راهی مکه شده به حضور پیامبر اکرم (ص) مشرف و اسلام را بر می گزیند. ایشان را از پیشگامان غیر قریش، و چهارمین یا پنجمین مسلمانی دانسته اند که به اسلام گروید.
چرا روایات پیامبر به ابوذر حالتی معجزه گونه دارد
شاید این تعبیر علامه طباطبایی درباره شهید مطهری شبیه به این داستان و ماجرا باشد. ایشان می فرمود:
مرحوم مطهری هوش فوقالعادهای داشت. حرف از او ضایع نمیشد. حرفی که میگفتیم، میگرفت. عبارتش، عبارت خوبی نیست ولی بنده وقتی که ایشان پای درسم میآمدند، از شوق و شعف حالت رقص پیدا میکردم؛ چون میدانستم هرچه بگویم هدر نمیرود.
پیامبر هم میدید هر چه به ابوذر میگوید این گونه است، هیچ کلامی ضایع نمیشود، لذا احادیثی که به ابوذر میفرمایند، از اهمیت بالایی برخورداند و دارای مضامین عالبه و عرفانی بالایی هستند.
علاقه ابوذر به پیامبر
در فتح مکه پرچم بنی غفار را داشت. در جنگ تبوک ابوذر از سپاه اسلام عقب افتاد وقتی که رسید پیامبر اکرم (ص) فرمود: «آفرین بر ابوذر که تنها راه می رود و تنها می میرد و تنها برانگیخته می شود. مثل این بود که یکی از عزیزان خانواده ام از من بازمانده و نرسیده است.» همچنین در فضیلتش می فرماید: «آسمان بر سر مردی راستگوتر از ابوذر سایه نیفکنده است و زمین راستگوتر از او را برپشت خود نداشته است.»
این خود برهانی است که باید در دل علاقه داشت به پیامبر و با همه وجود برای پیامبر بود تا این معارف در جان آدم اثر داشته باشد.
خطاب ابوذر به غاصبین خلافت
ابوذر می گفت: روز قیامت مجلس من از همه شما به رسول خدا (ص) نزدیکتر است و این به آن جهت است که از آن حضرت که درود و سلام خدا بر او باد شنیدم که می فرمود: نزدیک ترین شما روز قیامت به من کسی است که از دنیا همانگونه بیرون رود که در زمان رحلت من بوده است و بخدا سوگند هیچ کس از شما نیست مگر آنکه به چیزی از دنیا دست یازیده است جزمن.